در سال ۱۸۹۱ كه به الجزيره سفر كرد، به علت اقامت طولانی

به بیماری سل مبتلا گردید و به فرانسه باز گشت  . 

وی پس از بهبودی دوباره عزم سفر کرد و سال ها در کشورهای مختلف

به سیروسیاحت پرداخت . ژید در قلمرو ادبیات پیشرفت های زیادی کرد

به طوری که  در سال ۱۹۴۷ و زماني كه ژيد هفتاد و هشت ساله بود،

آكادمي سوئد جايزه ادبيات نوبل را به او اهدا كرد.

به خاطر اعتقاداتش تا زمان مرگ (۱۹ فوريه ۱۹۵۱) بحث و جدل هاي

فراواني پيرامون شخصيت و نفوذ او در جريان بود و « سيل انتقاد» از چپ و راست ،

كمونيستها و كاتوليكها، تا لب گور او را دنبال مي كرد.

فرانسه هنوز    نمي داند كه آيا اين مرد همان شيطان بود كه

براي دگرگون كردن «اخلاقيات» جسميت يافته بود، يا اينكه

بزرگترين نثرنويس فرانسه پس از آناتول فرانس بود؟

او هنرمند بزرگي بود ، اما تنها كساني مي توانند او را دوست بدارند

كه در مشكلات، آزارها و رنجهايي كه مي برد، سهيم باشند.

مهم ترین آثار ژید عبارتنداز:

مائده های زمینی

مائده های تازه

سکه سازان

آهنگ روستایی

دفتر سیاه

دفتر سپید

زیرزمین های واتیکان

بهانه های تازه

و.....................

تعدادی از جملات زیبای آندره ژید:

  آرزو مکن که خدار ا در جایی جز همه جا بیابی .

هر مخلوقی نشانی از خداست و هیچ مخلوقی او را هویدا نمی سازد.

هماندم که مخلوقی نظر ما را به خویشتن منحصر کند ما را از خدا بر می گرداند.

خداوند همان است که پیش روی ماست.  

  تنها خداست که نمی توان در انتظارش بود.

در انتظار خدا بودن یعنی درنیافته باشی که خدا را پیش از این داشته ای ،

خدا را از خوشبختی جدا مدان و همه ی خوشبختی خود را در یک دم جای ده.  

  برای من "خواندن" این كه شن ساحل ها نرم است كافی نیست

می خواهم پای برهنه ام این نرمی را حس كند .

معرفتی كه قبل از آن احساسی نباشد ،برای من بیهوده است.

هرگز در این جهان چیزی ندیده ام كه حتی اندكی زیبا باشد ؛

مگر آن كه فوراً آرزو كردم همه ی مهر من آن را در بر گیرد.