ادبیات توصیفی و انواع آن
ادبیات توصیفی و انواع آن
بخش عظیمی از ادبیات فارسی است که به توصیف عناصر و زیبایی های جهان وجود؛شرح وقایع و مناظر دل پذیر یا
سهمگین می پردازد.
نمونه های منظوم از ادبیات توصیفی:
*توصیف میدان های رزم و وصف ساز و برگ جنگی و پهلوانان در شاهنامه
*توصیف عناصر طبیعت نظیر بهار،باران،شب،ستاره و .. در اشعار منوچهری،فرخی،عنصری ،بهار و...
*توصیف مجالس بزم و شادی در خمسه نظامی
*توصیف شور عاشقانه و وجد عارفانهو لحظه های وصل و فراق در سروده های سعدی ،مولوی وحافظ.
نمونه های منثور از ادبیات توصیفی:
تاریخ بیهقی،کلیله و دمنه،گلستان و مرزبان نامه که صحنه های طبیعی و حوادث تاریخی و حالات اشخاص را به
خوبی در خود می نمایاند.
انواع ادبیات توصیفی:
*تخیلی
توصیفاتی که از تصور و پندار شاعر یا نویسنده مدد می گیرد و حادثه ای تخیلی می آفریند که محصول گره خوردگی
حواس ظاهری با احساسات انسانی است و می توان آن را از زیباترین و دل انگیز ترین انواع توصیف خواند.
مانند مسمط گویی بط سفید جامه به صابون زده است ازاحمدبن قوص( منوچهری دامغانی)
*نمادین
توصیفاتی که بر تشبیه و مقایسه بنا نهاده اند.در این نوع توصیف منظور ترسیم منظره یا چهره ای نیست بلکه هر
پدیده را نشانه یا نماد چیزی دانسته اند.
مثلاٌ سنگ را نماد نفوذناپذیری و کاریز را نماد انسان مغرور و خودخواه می دانند.
نکته: ادبیات نمادین را در اروپا سمبلیک می نامند.
*واقعی
شرح جزییات وقایع و حوادث یا مناظر و اشخاص بدون دخل وتصرف یا همان گونه که هست را ادبیات واقعی می
گویند.
در این گونه توصیف گوینده به صورخیال کاری ندارد. این نوع توصیف یادآور مکتب ادبی ناتورالیسم(طبیعت گرایی)
است.
نکته: امیل زولا نویسنده بزرگ فرانسوی در قرن نوزده، واقع بینی را به جای تخیل اصلی ترین شرط نویسندگی می
داند.
نخستین نمونه رمان ناتورالیستی ترِز راکن (1867)اثر امیل زولاست.
در ضمن طبیعت گرایان زبان محاوره را نخست در رمان و سپس در تئاتر وارد کردند.
توجه!
ادبیات توصیفی بیش تر در دنیای رمان و داستان جایگاه دارد تا در عوالم شعر و شاعری.
شاد و سرافراز باشید.یزدان پناه